BonAir
بن ایر

آنگاه كه ادعای تصاحب مفاخر ایران به درون مرزها می رسد؛

بوی توطئه ربایش یک میراث معتبر به مشام می رسد

بوی توطئه ربایش یک میراث معتبر به مشام می رسد

به گزارش بن ایر، همدان خودش می گوید: «پدرم از مردم بلخ بود. به روزگار امیر نوح بن منصور سامانی به بخارا منتقل شد. دختری به نام ستاره از روستای افشنه را به زنی گرفت و من در آنجا به سال ۳۷۰ هجری چشم به جهان گشودم».


نقل قول کوتاهی که در بالا آمد از «رساله سرگذشت» یا «سیره» یا «مناقب» شیخ الرئیس ابوعلی سینا است. این کتاب زندگینامه اوست که به درخواست گروهی از دوستانش از سال تولد تا سال ۴۰۳ که ۳۳ سال از عمرش می گذشت را برای شاگرد و مرید باوفای خود «ابوعبید جرجانی» روایت کرده و بعدها ابوعبید دیده ها و شنیده های خویش را بر گفته استاد افزوده و از مجموع آنها این رساله را فراهم نموده و از آن زمان تابحال معتبرترین سند تاریخی در رابطه با زندگی حکیم هزاره هاست.
هدف از پرداختن به زندگی ابوعلی سینا در این گزارش، بررسی ادعای اصفهان برای مصادره مدفن بوعلی است. ادعایی که تازگی ندارد و سال ها قبل هم مطرح و با انتقادهایی شدید روبرو شده بود. یکی از خبرگزاری های داخلی در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۱ خبری تحت عنوان «ابن سینا در همدان مدفون است یا اصفهان؟» منتشر نمود که در آن ادعا شده «در نسخه خطی احوال شیخ الرئیس پیکر او مدتی بعد از خاکسپاری در همدان به اصفهان منتقل شده است». در سال ۹۱ هم محمدحسین ریاحی، مسئول پژوهشی مرکز اصفهان شناسی در گفتگو با ایسنا و در خبری با عنوان «آیا ابوعلی سینا در اصفهان مدفون است؟» چنین ادعایی را مطرح می کند و می گوید: «چند سال پیش قرار بود در اصفهان آرامگاهی برای شیخ الرئیس ساخته شود اما عده ای گفتند که اصفهان آثار تاریخی زیادی دارد و در نهایت، از انجام این کار جلوگیری شد».
داستان مصادره مفاخر از بیرون مرزها را بارها شنیده ایم اما گویی این قضیه به داخل کشور هم سرایت کرده و بار دیگر ادعای نادرست وجود مدفن بوعلی در اصفهان مطرح شده و موجی از نارضایتی در میان مدافعان فرهنگ و دانش و بخصوص همدانی های مشتاق میراث تاریخی این دیار به وجود آورده است.
این مساله بهانه ای شد تا گپ وگفتی با رئیس روابط عمومی بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا بزنیم و در بررسی ادعای اصفهان در خصوص مصادره مدفن شیخ الرئیس نگاهی به اسناد تاریخی بیندازیم.

ادعای مدفون بودن بوعلی در اصفهان، مصداق تحریف تاریخ است
توکل دارائی مدفون بودن بوعلی در اصفهان را بشدت مردود دانسته و این امر را مصداق تحریف تاریخ و به باد دادن مفاخر ارزیابی می نماید و می گوید: این اولین بار نیست که چنین ادعای ناواردی از جانب برخی افراد در اصفهان مطرح می شود.
او ادامه می دهد: ۱۰ سال پیش هم این ادعا از جانب برخی نشریات اصفهان مطرح و رسانه ای شد که با واکنش صریح بنیاد بوعلی سینا همراه بود چونکه بررسی اسناد تاریخی و منابع علمی نشان میدهد مرگ بوعلی در همدان بوده و در آنجا هم دفن شده است.
دارائی شرح می دهد: بنظر می رسد منشأ این شبهات گزارش «ابن اثیر» مورخ قرن هفتم در کتاب «تاریخ کامل»، در جزء هشتم، صفحه ۱۵ است که احتمال داده محل فوت بوعلی اصفهان بوده است. باآنکه هیچ یک از مورخان قبل و پس از او چنین ادعایی نداشته اند و حتی بر محل دفن بوعلی در جنوب شهر همدان هم تاکید کرده اند.
او با تکیه بر این که ادعای اصفهان هیچ نوع سندیت تاریخی ندارد، اضافه می کند: در طول ۱۰۰۰ سال قبل خیلی از بزرگان، عالمان، مورخان و سیاحان نوشته و گفته اند که مدفن بوعلی در همدان است و آنرا در این شهر زیارت کرده ایم. یک سند تاریخی در دست نداریم که این قضیه را رد کند بدین سبب ادعای اصفهان ناروا و دروغین است.
رئیس روابط عمومی بنیاد بوعلی سینا بیان می کند: چند سال پیش که یکی از رسانه های محلی اصفهان چنین تحریفی را عنوان نمود، پاسخ قاطع، علمی و مستدلی بدان داده ایم بدین سبب بنظر می رسد قصدشان به کرسی نشاندن این دروغ بر اثر تکرار است که باید پاسخی در خور از جانب مجامع علمی و حتی مدیریتی استان و هم وزرای دخیل در این مسأله مهم تاریخی به آنها داده شود تا یک مرتبه برای همیشه پرونده این ادعای ناروا بسته شود.
دارائی تصریح می کند: این اخبار نادرست در دوره معاصر از هزاره تولد شیخ در دهه ۳۰ خورشیدی سرمنشأ دارد که مرحوم جلال الدین همائی، در سخنانی آن هم به نقل از ابن اثیر تردیدی ناروا بر محل دفن بوعلی اظهار نمود.

بوی توطئه برای ربایش یک میراث معتبر به مشام می رسد
او ادامه می دهد: در نگاه اولیه بنظر می رسد دامن زدن به این موضوع، تاریخی و حتی علمی جلوه کند اما باتوجه به قرائن و شواهدی که در حوزه احیای مدرسه ای گمنام به نام مدرس ابن سینا در اصفهان و پر و بال دادن به خیالاتی که می خواهد آنرا به بوعلی منتسب کند، قصد خیری از طرح این ادعای بی وجاهت دیده نمی شود بلکه بوی توطئه برای ربایش یک میراث معتبر و پرافتخار از همدان به مشام می رسد.
دارائی اعتقاد دارد مسؤلان و مقامات استانی و ملی باید یک مرتبه برای همیشه به صورت رسمی خلاف واقع بودن رویکرد برخی مسؤلان اصفهانی را اعلام کنند تا بیشتر از این به دست داخلی ها تیشه به ریشه تاریخ هزاره پیشین ایران زده نشود.
رئیس روابط عمومی بنیاد بوعلی سینا خاطرنشان می کند: از ابوعلی سینا در اصفهان جز نام یک خیابان و یک مدرسه نشان دیگری موجود نیست اما آرامگاه او ۱۰۰۰ سال در جنوب شهر همدان زیارتگاه اهل دانش و عموم مردم بوده و شکوه معماری مدرن آرامگاه او ۷۰ سال است چون نگینی بر پیشانی پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین می درخشد.
وی در ادامه گریزی به ادعاهای کشورهای همسایه در خصوص مالکیت این دانشمند می زند و یادآوری می کند: چند سال پیش هم انتشار عکسی از مجسمه بوعلی در دانشکده پزشکی ابن سینای آنکارا در ترکیه که در پلاک معرفیش او را دانشمند و حکیم ترک دانسته بود، سبب تکدرخاطر افکارعمومی شد که با پیگیری بنیاد بوعلی سینا و یادداشت رسمی سفارت ایران به این عمل اعتراض شد.

ادعایی که مصداق برشاخه نشستن و بن بریدن است
دارائی اضافه می کند: در حالی که ترکیه به شکلی درصدد تصاحب بوعلی است و او را جزء مفاخر خویش می داند شنیدن صدای ناموجه و غیرمتعارف از جانب برخی در اصفهان، مصداق بر شاخه نشستن و بن بریدن است.
وی در ادامه گریزی به معتبرترین سند تاریخی شرح حال ابن سینا یعنی «رساله سرگذشت» می زند و تاکید می کند: در این کتاب که شرح حال زندگی بوعلی به شمار می آید آمده است «هنگامی که علاءالدوله با تاش فراش می جنگید و ابن سینا همراه او بود بیماری قولنج گریبان شیخ را گرفت و بشدت گرایید. چون به همدان رسید دانست که نیروی جسمانی خویش را چنان از دست داده که دیگر از غذا و دارو کاری ساخته نیست بدین سبب از درمان خویش دست کشید و گفت مدبر تن من از تدبیر فرومانده و درمان بی فایده است. چند روزی بر این حال بود تا دیده از جهان فروبست. جسمش را در همدان به خاک سپردند. در آن زمان ۵۸ ساله بود».
دارائی با اشاره به این که این شرح حال در کتاب های معتبر دیگری هم آمده است، می گوید: در جلد اول کتاب «جشن نامه ابن سینا» که سرگذشت، تألیفات، اشعار و آرا ابن سینا به قلم دکتر ذبیح الله صفا است به محل وفات شیخ اشاره شده و آمده است «ابوعبید همچنان که از گفتار منقول وی در صحایف مقدم برمی آید به وفات شیخ در همدان تصریح کرده است و قبر او از دیرگاه زیارتگاه اهل دانش و بینش در همدان بوده و در همدان شهرت داشته است».
او ادامه می دهد: ابن خلکان در صفحه ۱۶۹ جلد دوم کتاب وفیات الاعیان در رابطه با محل وفات شیخ گفته است «توفی بهمدان یوم الجمعه الاولی من شهر رمضان سنه ثمان و عشرین و اربعمائه و دفن بها».
دارائی اضافه می کند: بیهقی، ابن خلکان و ابن العبری در بیان این که مقبره بوعلی در همدان است تردیدی نکرده اند، بیهقی در صفحه ۵۸ تتمه صوان الحکمه، ابن خلکان در صفحه ۱۶۹ جلد دوم کتاب وفیات الاعیان و ابن العبری در صفحه ۳۲۹ مختصرالدول به این مساله به صورت دقیق اشاره کرده اند.
او تصریح می کند: ابن ابی اصیبعه در جلد دوم کتاب طبقات الاطبا می گوید «قبر بوعلی در زیرحصار همدان در جانب قبله است، برخی گویند به اصفهان نقل شده و در موضعی از محلت کوی گنبد مدفون شده است» دکتر ذبیح الله صفا در این زمینه اذعان می کند ابن ابی اصیبعه خود به صحت این قول اعتمادی نداشته و آنرا به قائل نامعلوم نسبت داده است.
رئیس روابط عمومی بنیاد بوعلی سینا در ادامه بیان می کند: از متأخرین هم خواندیم در صفحه ۱۳۳ کتاب دستورالوزرا و قاضی نورالله شوشتری در صفحه ۳۳۱ کتاب مجالس المومنین به وجود مقبره شیخ در همدان اشاره کرده اند.
دارائی ادامه می دهد: در دایرة المعارف بزرگ اسلامی ذیل واژه ابن سینا نوشته شده «پس از آن که علاءالدوله، حاکم اصفهان، مجدداً قصد همدان کرد، ابن سینا هم او را همراهی کرد اما در راه بیماری او شدت گرفت و بعد از رسیدن به شهر همدان در روز جمعه ماه رمضان سال ۴۲۸ هجری قمری/ ۱۰۳۷ میلادی در ۵۸ سالگی درگذشت».
وی در ادامه به معماری آرامگاه بوعلی اشاره می کند و می گوید: آرامگاه ابن سینا که شاهکار استاد هوشنگ سیحون است، یکی از نمادین ترین ساختمان های دنیاست. معماری آن تلفیقی نمادین از معماری یونان و ایران باستان و ایران بعد از اسلام است. معمار آرامگاه و انجمن آثار و مفاخر ملی وقت با هوشمندی تمام حتی بر روی قبر بوعلی سند تاریخی وفات او را به نقل از ابوعبید جوزجانی در رساله سیرةالشیخ نقل کرده اند. بنظر می رسد شاید مسؤلان وقت که ناظر بر ساخت آرامگاه بوده و در انتخاب عناوین و منتخبی از اشعار و نوشته های بوعلی در آرامگاه تصمیم گرفته اند؛ می دانستند ممکنست روزی در سند این آرامگاه تشکیک واقع شود که با درایت و هوشیاری عین جمله رساله سرگذشت ابوعبید را در مورد رحلت و دفن ابن سینا در همدان بر روی سنگ قبر او نقر کرده اند همینطور قبر وی یک سند معتبر است که همه اطلاعات با انتخاب و درایت روی آن نگاشته شده است.
به گزارش بن ایر به نقل از ایسنا، در اسناد معتبری که به بعضی از آنها در بالا اشاره شد، به وضوح آمده که ابن سینا در مسافرت با علاالدوله بیماری اش اوج گرفت و قصد همدان کرد، شیخ واپسین روزهای عمرش را در منزل دوستش «ابوسعید دخدوک» گذراند و جالب آن که آرامگاه کنونی بوعلی سینا همان منزل ابوسعید و آرامگاه هر دوی آنهاست.
حال باید دید با توجه به این همه اسناد تاریخی معتبر چرا هر از چندگاهی ادعای بی اساس اصفهان در مصادره آرامگاه حکیم هزاره ها مطرح و رسانه ای می شود؟ و اصفهانی ها با مطرح کردن این ادعا بدنبال چه چیزی هستند؟ به طور قطع نیاز است برای همیشه خط بطلان به این ادعای پوچ بزنیم و اگر یک مرتبه دیگر شاهد این ادعای دروغین بودیم با تمام نیرو از ظرفیت نمایندگان مردم در مجلس گرفته تا مدیران و مسؤلان زیربط به دفاع از میراث معتبر و پر افتخار دیار هگمتانه بپردازیم.




منبع:

1401/10/19
10:55:10
5.0 / 5
402
تگهای خبر: آثار تاریخی , تاریخی , ساختمان , فرهنگ
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۲