BonAir
بن ایر

هفته فرهنگی اصفهان،

سفر و نقش آن در پذیرش آدم ها با نگرش ها و گرایش های مختلف

سفر و نقش آن در پذیرش آدم ها با نگرش ها و گرایش های مختلف

به گزارش بن ایر، اصفهان آدم هایی که سفر می کنند آسان گیرند، خیلی سخت نمی گیرند و با همه آدم ها در هر سطحی می جوشند و رفت وآمد می کنند، به این فکر نمی کنند که موقعیت آنها در چه سطحی قرار دارد، آنها به نقاط مختلفی سفرکرده و آدم هایی را دیده اند که توانسته اند به آنها چیزهای مختلفی را یاد دهند و به پیشرفت آنها در زندگی کمک کنند؛ بنابراین از آدم ها نمی ترسند و معمولا آدم های با نگرش ها، گرایش ها و تفکرت مختلف را راحتتر قبول می کنند.


این بخشی از صحبت هایی بود که منصور ضابطیان، مجری، نویسنده و سفرنامه نویس در آخرین روز از هفته فرهنگی اصفهان و با حضور در فصل دوم از سری نشست های عصرهای رسانه، در سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان بیان کرد.

او در ابتدای این نشست که شنبه (۹ اردیبهشت ماه) در سالن سعدی حوزه هنری استان برگزار شد، اظهار داشت: هر فصلی که به اصفهان می آیم زیبایی های خاص خودش را دارد، اما بهار سال جاری یک بهار استثنایی است، چونکه هیچ وقت دستکم در چند سال گذشته، بهار را در اصفهان به این زیبایی ندیده بودم و الان حسرت می خوردم که چرا در اصفهان زندگی نمی کنم و نمی توانم بیشتر از این زیبایی ها استفاده کنم. از طرفی خیلی خوشحالم که مقرر است در رابطه با تولید محتوای سفر و رسانه صحبت نماییم و امیدوارم صحبت های امروز برای دوستانی که در کار تولید محتوای سفر هستند مفید باشد و بتواند انگیزه بیشتری برای تولید بهتر محتوا در رابطه با سفر به آنان دهد.

ضابطیان صحبت خویش را با بیان یک خاطره افزود: برای یکی از جلسات سخنرانی که برای یکی از کتاب هایم به دانشگاه شیراز رفته بودم، قرار بود مثل جلسه امروز حدود ۲۰ دقیقه ای صحبت کنم و بعدازآن به سؤالات دوستان پاسخ دهم. از همان ابتدا که آغاز به صحبت کردم یک دانشجوی پسری که در ردیف های اول نشسته بود و اتفاقاً اصفهانی بود، دستش را بلند کرد و اشاره کردم که متوجه شدم و بعداً جواب شما را می دهم. در ادامه بازهم بارها دستش را بلند کرد و فکر کردم که سؤال خیلی ضروری دارد و از او خواستم که سؤالش را بپرسد و اظهار داشت: «پول سفرهایتان را از کجا می آورید؟» خواستم بگویم اگر این مساله برای شما هم سؤال است، لطفاً تا پایان جلسه صبر کنید تا بتوانیم به آن پاسخ دهیم.

برای تحقق رؤیاهایتان باید هزینه پرداخت کنید

ضابطیان با اشاره به اینکه هر رویایی در زندگی قابلیت عملی شدن را دارد، اضافه کرد: وقتی من بچه بودم برخلاف کودکان دیگر که فوتبالیست ها و ورزشکارها و بازیگران سینما قهرمان های زندگی شان بودند، یکی از قهرمان های زندگی من «تن تن» بود. خبرنگاری که دائماً به سرزمین ها و کشورهای مختلف می رفت و درگیر ماجراها می شد و آقای هرژه این ماجراها را در چارچوب کمیک استریپ منتشر می کرد. یکی از بازی های دوره بچگی من و خواهر و برادر و پسردایی هایم «تن تن بازی» بود. هرکدام از ما یک قهرمان می شدیم و چون من از همه کوچک تر بودم و سواد خواندن و نوشتن هم نداشتم که بتوانم دیالوگ بگویم، به من نقش «میلو» سگ تن تن را می دادند و هر وقت که نیاز بود به من می گفتند که باید پارس کنی و من صدای میلو را درمی آوردم و بسیار از این ماجرا خوشحال بودم، ولی همیشه رویای «تن تن» شدن را داشتم و دوست داشتم مثل «تن تن» سفر کنم. خوشحالم که در زندگی ام این فرصت را پیدا کردم که این رؤیا را عملیاتی کنم.

این سفرنامه نویس سپس به مبحث رؤیا پرداخت و بیان نمود: همه ما در زندگی خود رؤیاهایی داریم، رؤیاهایی که گاهی تا آخرین لحظه زندگی همراهمان می ماند و هیچ وقت عملی نمی گردد. می دانم که مشکلات زیادی در زندگی هرکسی وجود دارد، ولی فکر می کنم اگر رویای هرکسی برای او اهمیت زیادی داشته باشد تلاش خویش را می کند تا آنرا عملیاتی کند. هرچند که امکان دارد این تلاش هزینه هایی داشته باشد. خیلی اوقات دوستانم می گویند خوش به حالت که این قدر سفر می کنی و از آنها کتاب منتشر می کنی، ولی من به آنها می گویم فکر نکنید سفر به این سادگی ها است، شما تنها خروجی آنرا می بینید درحالی که بارها پیش آمده که من در مسافرت، چیزی را از دست دادم یا بیمار شده یا گم شده ام و یا دردسرهایی برایم پیش آمده است.

ضابطیان اضافه کرد: قبل و پس از سفر باید زمان زیادی را برای نوشتن تجربیات خود صرف کنم و همه این ها یک فرایند طولانی دارد که شما فقط خروجی آنرا می بینید و از سختی های تولید آن بی اطلاع هستید. بحث اصلی اینست که این رویای من بوده و من برای آن هزینه پرداخت کردم. شاید اگر این سفرها را نمی رفتنم زندگی مرفه تر و خانه مجلل و ماشین مدرن تری داشتم، اما هم اکنون از این شرایط ناراضی نیستم. چون سرمایه گذاری من در زندگی روی سفر است. اگر من دو تا آپارتمان اضافه داشتم، الآن باید با شما راجع به چه موضوعی صحبت می کردم؟! در آن زمان دیگر دیالوگی بین ما صورت نمی گرفت و اتفاقی نمی افتاد. اگر قرار بر این باشد که ما رؤیا داشته باشیم باید برای رویایمان هزینه نماییم.

چگونگی مکتوب شدن تجربه ها

این نویسنده و سفرنامه نویس در مورد چگونگی آفریده شدن سفرنامه های خود اظهار داشت: من در سال هایی از دبیرستان فارغ التحصیل شدم که در آن سال ها همه آدم ها یا باید دکتر می شدند و یا مهندس و خانواده ها شکل دیگری را برای تحصیل فرزندانشان متصور نبودند. من هم در آن دوران به دانشکده پزشکی رفتم و دو سال در آنجا درس خواندم و پس از دو سال متوجه شدم که به درد این کار نمی خورم و از من دکتر درنمی آید! باردیگر کنکور دادم و در رشته سینما تحصیل کردم و هم زمان به مطبوعات رفتم و در همان زمان سفره ایم را شروع کردم.

او اضافه کرد: به یاد دارم نخستین بار که در زندگی ام به تنهایی سفر رفتم سال ۱۳۷۲ بود که برای نخستین بار تصمیم گرفتم این اعتمادبه نفس را در خودم تقویت کنم که بتوان تنها به سفر بروم. چند سال بعد سفرهای خارجی من آغاز شد و دوستان مطبوعاتی ام از من می خواستند که گزارش سفرهایم را بنویسم و این گزارش ها موردتوجه خواننده ها قرار گرفت و به اصرار یکی از دوستان آنها را به کتاب تبدیل کردم و استقبال خواننده ها از آن کتاب ها سبب شد که فکر کنم هرکدام از کتاب های بعدی را روی یک کشور متمرکز کنم که بعدها کتاب هایی برای کشورهای کوبا، ویتنام، مراکش، تاجیکستان، آذربایجان، گرجستان، ایتالیا، استانبول و اخیراً کانادا نوشته شد.

سفر سبب کمرنگ شدن قضاوت ها می شود

او افزود: من یک نظریه غیر آکادمیک دارم در مورد علت سفر کردن و اتفاقی که در ما پدید می آورد که نمی توانم از آن دفاع علمی کنم، ولی چون به آن معتقدم و جوابگو بوده برای شما هم بیان می کنم. به نظر من همه ما وقتی به دنیا می آییم یک هسته کوچک داریم و یک پوسته ای که دور این هسته را گرفته و وسط این دو یک فضای خالی است که خیلی چیزها درون آنجا می گیرد. وقتی بچه هستیم همه چیز درون آن فضای خالی جا می شود، با همه بگوبخند می نماییم، خوش اخلاق هستیم، از کسی کینه نداریم، پشت سر کسی بد نمی گوییم و خودمان هستیم و خودمان. آن فضای خالی اهمیت زیادی دارد. هر آدمی در هر حرفه ای که باشد به همان اندازه که سنش بالاتر می رود تجربه هایش هم زیاد می شود و این هسته به مرور بزرگ می شود تا جایی که بر آن پوسته مماس می شود و می بینیم که دیگر آن فضای خالی بین هسته و پوسته وجود ندارد و ما آدم های کینه توز و بداخلاقی می شویم و زندگی کردن را فراموش می نماییم. ما نمی توانیم از رشد هسته جلوگیری نماییم، ولی به جهت اینکه آن فضای خالی باقی بماند باید پوسته را هم پای هسته گسترش دهیم؛ و یکی از چیزهایی که خیلی خوب می تواند آن پوسته را بزرگ تر کند سفر است.

ضابطیان افزود: اگر با آدم هایی که زیاد سفر می کنند ارتباط داشته باشید، متوجه می شوید که این آدم ها آسان گیرند و خیلی سخت نمی گیرند، با همه آدم ها در هر سطحی می جوشند و رفت وآمد می کنند و به این فکر نمی کنند که موقعیت آنها در چه سطحی قرار دارد، به نقاط مختلفی سفرکرده و آدم هایی را دیده اند که توانسته اند به آنها چیزهای مختلفی را یاد بدهند و به پیشرفت آنها در زندگی کمک کنند، بنابراین از آدم ها نمی ترسند و معمولا آدم ها را با نگرش ها، گرایش ها و تفکرت مختلف راحتتر قبول می کنند.

این روزنامه نگار به بیان یکی دیگر از خاطره های خود در مسافرت پرداخت و اشاره کرد: به یاد دارم در شهر هانوی در کشور ویتنام به ی محله ای رفتم که آن محله مختص کسانی بود که می خواستند گوشت سگ بخرند یا بخورند و تصویرهایی دیدم که برایم تصاویر قشنگی نبود. آنها اول سگ ها را کتک می زنند چون یک هورمونی در بدنشان آزاد می شود که گوشتشان را لذیذتر می کند و بعد سگ ها را زنده زنده به داخل آتش می اندازند. وقتی از آنها پرسیدم که چرا شما گوشت سگ می خورید یکی از آنها به من گفت چرا شما گوشت گوسفند می خورید؟ دیدم سوال منطقی است و شاید همان احساسی که من نسبت به گوشت سگ داشتم آنها هم همان احساس را نسبت به گوشت گوسفند داشتند و نتوانستم پاسخ او را بدهم. ما در تربیت اجتماعی مان مرتب درحال قضاوت دیگران هستیم و همیشه بحثی برای قضاوت دیگران پیدا می نماییم. من این مساله را در بین کسانی که زیاد سفر می کنند، کمتر دیده ام و این یکی از دستاوردهای مثبت سفر در زندگی است.

می توان در آخر عمر در اصفهان ماند و سفر کرد

ضابطیان اظهار داشت: سفر، صحبت در رابطه با یک مفهوم خیلی سخت و به معنای رفتن به کشور دیگر آن هم در شرایط اقتصادی فعلی و با هزینه های بسیار نیست، بلکه سفر یعنی صحبت کردن از یک جابجایی و یک بی قراری؛ معمولا آدم هایی که اهل سفر هستند یک بی قراری ذاتی دارند و نمی توانند راحت روی یک صندلی بنشینند و مدام درحال تکان خوردن و جابجایی هستند. سفر گاهی اینست که از این اتاق به آن اتاق بروی و واقعاً همینطور است و این هسته اصلی شروع سفر است. یک مقطعی سفر در خود شهر صورت می گیرد که وقتی هزینه سفر به شهر یا کشور دیگر را ندارید می توانید در شهر خودتان سفر کنید.

این مجری و کارگردان رادیو و تلویزیون افزود: یک نوع فوبیا به اسم فوبیای سفر وجود دارد و من در میان دوستانم آدم هایی را می شناسم که وقتی به آنها می گویم حتی پیشنهاد سفر هم حالشان را بد می کند. الان در بسیاری از جاهای دنیا تورهایی برای کسانی برگزار می گردد که فرصت یا پول کافی ندارند یا فوبیای سفر دارند. یکی از شهرهایی که می شود تا آخر عمر در آن ماند و سفر کرد اصفهان است چون اصفهان آن قدر قصه و مکان برای دیدن دارد که گردشگران می توانند هزاران ایده برای سفرهای یک روزه در شهر اصفهان بدهند که حتی خود مردم اصفهان هم می توانند حیرت زده شوند.

در سفرتان محتوا تولید کنید

این نویسنده و سفرنامه نویس با اشاره به اینکه چگونه یک سفر را به یک اثر تبدیل نماییم، افزود: در ابتدا شما باید رسانه خودتان را پیدا کنید و مشخص کنید که چه چیزی می خواهید در مسافرت تولید کنید. آیا انتخاب شما نوشتن یک کتاب است، آیا مقرر است از راه وبلاگی که دارید گزارش های سفرتان را منتشر کنید؟ آیا مقرر است ویدئو تولید کنید و درنهایت مقرر است که آنرا کجا منتشر کنید، وقتی که رسانه مشخص شد سمت وسوی سفر می تواند در همان راستا باشد.

ضابطیان افزود: چرا باید از سفرمان محتوا تولید کنیم؟ شاید بگویید من می خواهم به سفر بروم و لذت ببرم. ثبت سفر و تبدیل آن به یک اثر سبب می شود علاوه بر این که آن سفر را برای خودتان حفظ کنید، پس از مدتی دیگران شما را بعنوان یک مرجع خواهند شناخت. من دوستان بسیاری دارم که تجربه سفرشان از من بیشتر است، اما به این خاطر که هیچ اثری از خودشان باقی نگذاشتند، هیچگاه در این جلسه ها و برنامه ها دعوت نمی شوند.

شنیدن قصه، مخاطب را سر ذوق می آورد

او افزود: خیلی خوشحالم از این که گاهی یک شخصی از یک کشور برای من پیغامی می فرستد و می گوید سفرنامه شما در رابطه با این کشور در دست ما است و به آنجایی رفتیم که در سفرنامه نوشته شده است. این برای کسی که تولید محتوا کرده، بسیار خوشحال کننده است. برای هرکسی که چیزی تولید می کند بهترین نقطه اینست که یک مصرف کننده ای از آن محتوا استفاده نماید. سفارش می کنم اگر اهل سفر هستید، رسانه خودتان را پیدا کنید و آغاز به تولید محتوا کنید. چیزی که باید به آن توجه کنید اینست که عنوان های فراوانی وجود دارد و لازم است بدانید که وقتی شما می خواهید تولید محتوا کنید به چه چیزهایی توجه کنید و چه عناصری را به کار ببرید. از پیدا کردن قصه تا پیدا کردن آدم ها و این که مقرر است تولید محتوای شما راجع به چه چیزی باشد چون عنوانِ حائز اهمیتی که میتوان در این زمان کوتاه در رابطه با آن صحبت کرد پیدا کردن قصه است. آدم ها به قصه علاقه مندند و این قصه است که رنگ جذابی به تولید محتوای شما می دهد.

ضابطیان ضمن اشاره به فعالیت خود در روزنامه نگاری و تخصص اصلی اش یعنی گفتگو، خاطرنشان کرد: یک اصل در گفتگو وجود دارد که بر مبنای آن می گوییم هرگاه که دیدی گفتگو کسالت آور است و یا میهمان پرحرفی می کند گفتگو را در راه خاطره گویی بیندازید. خاطره، قصه است و شنیدن قصه مخاطب را سر ذوق می آورد. رمز موفقیت شما در تولید محتوا در رسانه تولید قصه است.

این روزنامه نگار اظهار داشت: من معمولا در سفرهایم به دنبال آدم ها می روم. خصوصیت سفرنامه ها و تولید محتواهای من در سفرها اینست که در تولید محتوای من آدم ها پررنگ هستند، به سبب این که هرکدام از آدم ها یک قصه خاص دارند که درجای دیگر قابل شنیدن نیست. کشف آدم ها و قصه هایشان می تواند برگ برنده شما در تولید محتوا باشد. چیزهای مختلفی وجود دارد که می توانید در رابطه با آن بنویسید مثل لوکیشن ها، غذاها، اتفاقات تاریخی که همه می تواند مبنای تولید محتوا باشد، اما اگر در رابطه با این چیزها که چیزهای کلی است می نویسید باید حتما حضور شما در آنجا پررنگ باشد. اطلاعات زیادی در رابطه با جایی که می روید داشته باشید و اتفاقات و قصه های مختلفِ تو در تو را بیان کنید.

سفرهای دو یا چندنفره به من قصه نمی دهد

او با اشاره به اینکه هرچقدر بیشتر سفر کنید بیشتر با روشهای فنی سفر آشنا می شوید تا بتوانید با کمترین هزینه ها سفر کنید، به منبع تأمین هزینه های سفرهای خود اشاره نمود و اظهار داشت: در سال هایی که سفرها را آغاز کرده بودم و دانشجو بودم و تهیه پول سفر برایم سخت بود از خیلی چیزها آگاهانه می گذشتم و مقداری از پولم را پس انداز می کردم و وقتی به رقمی معادل۱۰۰ دلار می رسید، یک ۱۰۰ دلاری می خریدم و وقتی هزینه یک سفر جمع می شد با آن به سفر می رفتم و در آن زمان، سفر کردن از امروز برایم خیلی سخت تر بود. الآن هزینه سفرهایم از چاپ کتاب هایم به دست می آید.

این نویسنده و سفرنامه نویس با تاکید بر به تنهایی سفرکردنِ خود طی این سال ها اظهار نمود: سفرهای دو یا چندنفره به منِ سفرنامه نویس قصه نمی دهد چون سرگرم خوش گذرانی می شوی و چابکی من را می گیرد و نمی توانم هر کاری که می خواهم را انجام دهم، بنابراین برنامه های که من درحال سفرنامه نویسی هستم امکان دارد برای کسی که همراه من است آزاردهنده باشد.

او در انتها اظهار داشت: سفارش آخر من اینست که از خواندن و دیدن غافل نشوید. قصه کوتاه بخوانید و چگونگی آغاز و پایان و نقطه عطف روایت ها را بررسی کنید. همه این ها موضوع هایی است که باید به صورت تخصصی در رابطه با آنها صحبت کرد و امیدوارم فضایی فراهم گردد تا بتوانیم برای کسانی که می خواهند در رابطه با تولید محتوا کار کنند کارگاه تخصصی برگزار نماییم.




1402/02/10
11:57:04
5.0 / 5
384
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۳